عاشق که شدی.../خاطره ای از دانشجوی شهید مهدی شاهدی

دانشجوی شهید مهدی شاهدی
روزهای آخر، چند روز قبل از شهادت مدام زیر لب این یه بیت شعر رو با خوذش زمزمه می کرد:
عاشق که شدی تیر به سر باید خورد
زهری است که مانند عسل باید خورد
بچه ها هم نمی دونستن که منظور مهدی از خواندن این یه بیت شعر چیه؟!
گذشت تا اینکه خبر شهادتش بین بچه ها پیچد. وقتی خودمون رو بالای جنازش رسوندیم دیدیم یه تیر خورده وسط پیشونیش، به حالت سجده افناده و به شهادت رسیده.

جنازه شهید مهدی شاهدی پس از شهادت
اون موقع بود که فهمیدیم مهدی می خواست با خواندن اون یه بیت شعر چه چیزی رو بهمون بفهمونه:
عاشق که شدی تیر به سر باید خورد
زهری است که مانند عسل باید خورد
با بچه ها و رفقای شهید قرار گذاشتیم روز بعد از شهادت مهدی یه مجلس یادبود براش تو همان سنگری که به شهادت رسیده بود برگزار کنیم، همه هم قبول کردند.

سنگر و عروج گاه شهید مهدی شاهدی - نفر اول از چپ شهید نصراله رستگار
صبح اون روز فرا رسید. همه اومده بودند. قبل از شروع مراسم شهید نصراله رستگار گفت: بچه ها دیشب خواب مهدی رو دیدم، می گفت به بچه ها بگو کسی برای من گریه نکنه، ناراحت نباشه که جای من خیلی خوبه.
آخه اون لحظه ای که تیر به سرم اصابت کرد جسمم به زمین نیفتاد. سر به دامن ارباب بی کفن گذاشتم، اون لحظه آقا بالا سرم بود و تو دامن آقا اباعبدالله(علیه السلام) جون دادم... السلام علیک یا اباعبدالله
***
شهید هوشنگ (مهدی)
شاهدی 12 آبان ماه 1346 در شهرستان بهبهان به دنیا آمد. پدرش خدارحم قصاب بود.
دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور
یافت. 16 دی ماه 1365 در فاو عراق بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسید. مزار
او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. برادرش رضا نیز به شهادت رسیده است.
- ۹۴/۰۶/۱۱
سلام، با تشکر از شما
"عاشق که شدی/ خاطره ای از دانشجوی شهید مهدی شاهدی"
با آدرس:http://www.harfeto.ir/?q=node/45469
در سایت "حرف تو" انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت حرف تو به شما: امام خمینی ره: ما آنقدر که از آمریکا صدمه دیدیم از هیچ کس ندیدیم.
یا علی