«روزهداری در شرایط طاقتفرسا» خاطرهای از شهید مهیار برفر
خرداد سال 64 بود. گردان سیدالشهدا (ع) از تیپ 15 امام حسنمجتبی (ع) وظیفه حفاظت از دستاوردهای عملیات بدر در منطقه هورالهویزه را بر عهده داشت. پاسگاههای آبی در جایجای هور ایجاد و نیروها در آن مستقر بودند.
گرما و شرجی طاقتفرسا، داشتن پشهکوره، خرمگس، موشهای بزرگ و ماهیهای دیشلمبو، از جمله دلایلی بود که باعث کند گذشتن زمان در آن مناطق میشد.
ماه مبارک رمضان داشت از راه میرسید و رزمندگان مستقر در منطقه با توجه به نامشخص بودن زمان مأموریت و دارا بودن حکم مسافر، حملات دشمن و از همه مهمتر حکم فرماندهی مجاز به روزه گرفتن نبودند؛ چرا که ساعتها ماندن در گرما و شرجی و دستوپنجه نرم کردن با حیوانات موذی منطقه باعث عدم تحمل و طاقت آنها میشد.
ایستاده از راست بسیجی شهید مهیار برفر- خرداد 1364؛ هورالهویزه
در این شرایط مهیار برفر میخواست ماه رمضان آن سال را روزه بگیرد. خیلی به این در آن در زد تا رضایت فرمانده گردان را بگیرد، اما حاج کمال صادقی زیر بار نمیرفت.
هرچه حاجی از اشکال روزه گرفتن در این شرایط بویژه اهمیت آمادگی نیروها برای مهیار میگفت، او بیشتر بر خواستۀ خود پافشاری میکرد و دستبردار هم نبود که نبود.
تا زمانی که حاج کمال را راضی نکرد، آرام نگرفت. به صادقی هم قول داد که روزه گرفتنش اثری بر وظایفش نگذارد. مهیار در گرما و شرجی هور شروع به روزه گرفتن کرد. همه کارهایی که به او محول میشد را خیلی خوب انجام میداد، حتی به دیگران نیز در انجام کارهایشان کمک میکرد. از مستحبات غافل نمیشد و در معنویات هم کسی به پای او نمیرسید. مهیار زبانزد همه بود و شخصیتش همه را مات و مبهوت خود کرده بود.
تعدادی از بچهها سر به سرش میگذاشتند و به او میگفتند: «قرآن به دستش دوخته شده و از او جدا نمیشود!»
سرانجام مهیار برفر بهمن 1364 همراه گردان ذوالفقار در عملیات والفجر هشت شرکت کرد و در شهر فاو عراق به آرزوی خود رسید. پیکر مطهر وی در منطقۀ عملیاتی برجا ماند و پس از دو ماه در تاریخ 11 اردیبهشت 65 پیکر مطهرش در حالی که هنوز سالم بود، تفحص شد و در گلزار شهدای روستای ویسی گل زرد تشان (تابعه شهرستان بهبهان) به خاک سپرده شد.
(راوی: عبدالصاحب مرایی و حمید خوشکام - منبع: کانال تلگرامی سفیر)
- ۹۹/۰۲/۰۷