به گزارش کوچه شهید؛ مراسم بزرگداشت شهید «ادواردو آنیلی» شهید مسلمان شده و ثروتمند ایتالیایی با سخنرانی دکتر قدیری ابیانه، دوست ادواردو و سفیرسابق ایران در ایتالیا و مکزیک در امامزاده فضل (ع) بهبهان برگزار شد.
- ۰ نظر
- ۰۱ دی ۹۷ ، ۱۵:۳۲
به گزارش کوچه شهید؛ مراسم بزرگداشت شهید «ادواردو آنیلی» شهید مسلمان شده و ثروتمند ایتالیایی با سخنرانی دکتر قدیری ابیانه، دوست ادواردو و سفیرسابق ایران در ایتالیا و مکزیک در امامزاده فضل (ع) بهبهان برگزار شد.
برای مشاهده ی عکس با کیفیت مطلوب، ابتدا آن را ذخیره کنید
شهدای انقلاب اسلامی شهرستان بهبهان
نهم رمضان 1357: از خانهیِ حبیب الله سریع به سمت محل تظاهرات آمدم. مردم داشتند همگی شعار می دادند و لحظه ای آرام و قرار نداشتند. از چندین ماه قبل، رئیس شهربانی شهر عوض شده بود. چون اعتراض ها و شورش ها در بهبهان خیلی بالا گرفته بود، یک نفری به نام سرهنگ امیری را فرستاده بودند بهبهان که هیچ فرقی با یک حیوان درّنده نداشت. من خودم شاهد بودم که یکبار وقتی یک بچهیِ انقلابیِ دستگیر شده را پیشش آوردند، با دندان گوش هایش را گرفت و از زمین بلندش کرد؛ جوری که تکه ای از گوشش کَنده شد! حالا این فرد مأمور سرکوب تظاهرات های بهبهان بود. آن روز یک اتوبوس، گروه ضربت هم اعزام شده بود به بهبهان.
به محلّ تظاهرات که رسیدم، حبیب الله را دیدم. رفتم و از بین جمعیت کشاندمش کناری و گفتم: حبیب الله تو چرا رفتی و منتظرم نموندی؟ گفت: پسر خاله ام که اومد دنبالم و گفت تظاهراته، دیگه هوش و حواسم رفت. سریع اومدم اینجا. رفتیم صفِ اول توی پیاده رو کنار کوچه ای، و مشغول شدیم به شعار دادن و مرگ بر شاه گفتن. مأمورها هم مرتب در بلندگوی دستی می گفتند: متفرق شوید. امروز دستور تیر داریم. بروید! نگاه کردم توی صورت حبیب الله. ذره ای احساس ترس و اضطراب توی صورتش وجود نداشت. لحظاتی بعد جیپی از فلکهیِ روبه روی مان به سمت مسجد امام جعفر صادق آمد. فاصلهیِ ما با مأموران پنجاه شصت متری می شد. درِ جیپ که باز شد، سرهنگ امیری از آن پیاده شد. حالا او درست رو به روی درِ مسجد قرار گرفته بود. به محض پیاده شدن، با حالتی خشمگین کلتش را در آورد و بلندگوی مسجد را نشانه رفت و با تیر به آن زد! تا این بی حرمتی را به مسجد کرد، یکدفعه جمعیت مثل آتشی که بنزین رویش ریخته باشند شدند.
فریادِ مرگ بر شاه، بلندتر شد و همه شروع کردند به سنگ انداختن سمت مأمورها. سرهنگ امیری که نه خدا را می شناخت و نه پیامبر، دستور داد عده ای مأمور که در پلیدی همانند خودش بودند، به مسجد حمله کنند. می خواست نمک بریزد روی زخم مردم. تعدادی از مأمورها مغول وار درِ مسجد را شکستند و به داخل هجمه بردند. از اینجا به بعدش را عذر می خواهم که تعریف می کنم؛ اما این ها را باید گفت تا در تاریخ بماند.
پس از شهادت حبیب الله، رژیم بسیار ما را اذیت و آزار کرد. مدام و به هر بهانه می آمدند و من را می بردند شهربانی و بازجویی می کردند. هر تظاهراتی که در شهر صورت می گرفت، می بردنم و مأموران شهربانی و ساواک می گفتند: جواب بده. چرا مردم تظاهرات کرده اند؟! الّا و لابدّ این ها زیر سرِ خانوادهیِ شماست. آن قدر اذیتم می کردند و آزارم می دادند که مرگ را جلوی چشم خودم می دیدم. واقعاً دیگر بریده بودم. نمی دانستم چه بکنم. هر روز به یک بهانه مرا دستگیر می کردند و با تظاهرات و اعتراض مردم، مجبور می شدند آزادم کنند.
آن قدر به ستوه آمده بودم که متوسّل شدم به مولایم آقا امام زمان عجّل الله. تصمیم گرفتم نامه ای بنویسم برای حضرت و از خودشان کمک بخواهم تا شرّ این مأمورانِ یزیدی را از سر ما کم کنند. به انسان فاضلی گفتم: از زبانِ من نامه ای برای آقا امام زمان بنویس و از او بخواه تا دستم را بگیرد. او هم نامه ای را نوشت و به من گفت: صبح زود بعد از نماز صبح که هوا هنوز تاریک است وضو بگیر و دو رکعت نماز برای امام زمان بخون و این نامه رو بنداز توی چاه آبی.
همین کار را انجام دادم. چند وقتی گذشت و خبری از گشایش در مشکلم نشد. گفتم من باز هم باید به مولایم امام زمان نامه بنویسم. مطمئنم که او مرا دست خالی رد نخواهد کرد. یک بار دیگر نامه نوشتم و این بار از شهر زدم بیرون.
از امروز بازار بهبهان تا اطلاع ثانوی تعطیل شد. این تعطیلی، گسترده ترین تعطیلی بازار این شهر است. [امروز] عصر و دیشب [هم] تعداد زیادی از طبقات مختلف مردم [این شهر] به یک راهپیمایی و تظاهرات گسترده دست زدند. و در خیابان ها و کوچه های شهر به حرکت در آمدند. شعار اصلی این گروه این بود:
وای اگر خمینی حکم جهادم دهد *** تیر و تفنگت نتواند که جوابم دهد
امروز همچنین مردم اندیمشک، شوش دانیال، بهبهان، رامهرمز و شوشتر دست به تظاهرات زدند و به طرفداری از آیت الله خمینی از دولت بازرگان حمایت کردند. (روزنامه کیهان، ش 10634، 1357/11/21، ص 4)
مسجد امام جعفر صادق بهبهان پس از پیروزی انقلاب اسلامی
سخنرانی مرحوم فخرالدین حجازی، در سمت راست ایشان روحانی مبارز حجت الاسلام والمسلمین شهید بخردیان و در سمت چپ وی حجت الاسلام والمسلمین مرحوم سعادت مشاهده می شوند
امروز در بهبهان تظاهراتی برپا شد. به گزارش خبرگزاری پارس از اهواز: در حدود هزار نفر در مسجد مصلی – مسجد امام جعفر صادق فعلی – واقع در میدان فردوسی بهبهان گرد آمدند و واعظی که گفته می شود از قم آمده است و نامش مشخص نیست بالای منبر رفت. پس از سخنرانی او، افراد گرد آمده در مسجد به خیابان آمدند و شعارهایی به نفع [آیت الله] خمینی سر دادند. مأموران انتظامی و امنیتی بلافاصله مداخله کردند و تظاهر کنندگان را متفرق نمودند.
در ضمن مقابل مدرسه علمیه نیز تظاهرات مشابهی برپا شد. مسجد مصلی و مدرسه علمیه متعلق به سید محمد موسوی است که گفته می شود وی و واعظ مسجد بازداشت شده اند. (بولتن خبرگزاری پارس (محرمانه)، ش 326، 1356/11/20، ص 1)
بهبهان به گزارش خبرگزاری پارس، همافران نیروی هوایی پایگاه پدافند بهبهان ساعت 17 (امروز) به طرفداری از حضرت آیتالله خمینی(ره) در حالی که شعار میدادند: "ما همافران نیروی هوائی خمینی(ره) هستیم" سوار بر اتومبیلهای خود که مزین به عکسهایی از امام خمینی(ره) بود، در خیابانهای شهر به حرکت درآمدند. در حالی که در پی اتومبیلهای همافران 5000 نفر راهپیمایی میکردند و صدها اتومبیل نیز به حرکت درآمدند.
در طول مسیر گروه کثیری از مردم بهبهان همافران را استقبال کردند. گروههای مختلف مردم در جریان این استقبال، اتومبیلهای همافران را غرق در گل و شیرینی ساختند. این راهپیمایی ساعت 18 بدون حادثهای تمام شد.
به گزارش کوچه شهید، انقلاب اسلامی ایران به دلیل فراوانی رویدادهایش، زنده و جاری بودن ماهیت آنها و همچنین پیوند این رویدادها و وقایع با زندگی امروز و حال جامعه، یکی از موضوعات مهم مباحث تاریخی ـ سیاسی است.
با توجه به لزوم انعکاس وقایع این رویداد مهم تاریخی، بر آن شدیم تا “روز شمار انقلاب اسلامی در بهبهان” را با هدف مشخص شدن سهم عمده مردم بهبهان در پیشبرد و شتاب بخشیدن به پیروزی انقلاب اسلامی منتشر کنیم.
بهبهان ـ کاظم نهائی جوانی که ۲۰ روز قبل در تیراندازی ماموران انتظامی بهبهان مجروح شده و در بیمارستان جندی شاپور اهواز بستری بود، نیمه شب (پنجشنبه) در گذشت. جنازه این شهید به بهبهان حمل شد و در ساعت ۹ صبح جمعه در حالی که حدود ۵۰ هزار نفر از مردم در مراسم تشییع او شرکت داشتند به گورستان احمدآباد به خاک سپرده شد.
با فوت کاظم نهائی، عده شهیدان بهبهان به سیزده نفر رسیده است. همچنین عصر امروز در مسجد امامزاده حیدر بهبهان اجتماع بزرگی تشکیل شد. شرکتکنندگان در این اجتماع سپس به راهپیمایی در سطح شهر پرداختند و خواستار استعفای نمایندگان مجلسین شدند.
(پینوشت: کتاب «روزشمار انقلاب اسلامی در خوزستان» تالیف حبیب پیام)