- ۰ نظر
- ۱۲ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۹:۳۳
انقلاب اسلامی ایران بیشک منحصر به خروش خیابانی مردم تهران نبود. هر چند تظاهرات عظیمی چون تاسوعا و عاشورای سال 1357 در هیچ کجای ایران و حتی خاورمیانه نظیر نداشته و ندارد اما اگر نبود همراهی تمامی مردم ایران در دورافتادهترین و محرومترین شهرهای کشور، فرجام کار رژیم پهلوی با آن چه شد، متفاوت میگردید.
بهبهان، یکی از شهرهای استان خوزستان است که مردم خونگرم و مسلمانش در ماههای اوجگیری نهضت اسلامی، انصافاً دین خود را به نهضت امام خمینی ادا کرد و شواهد این ادعا نیز در اسناد بهجامانده از آن روزها عیان و آشکار است.
نام بهبهان با نام دهها شهیدِ خونین کفن که از مفاخر شیعه بهشمار میروند گره خورده است. به یاد ارواح پاک تمامی آنان صلوات.
آنچه میشنوید بخشی از صدای تظاهرات مردم انقلابی بهبهان در روز 20 آذر 1357 است که با عاشورای حسینی مصادف شده بود.
پیروزی انقلاب اسلامی، حاصل شجاعت و رشادت مردمی بود که تا پای جان حامی رهبری نهضت بودند و همواره از ارزشهای انقلاب دفاع کردند. شهدای سالهای مبارزه با استبداد پهلوی از پیشگامان مبارزه با جور و ستم هستند. ضمن پاسداشت یاد این شهدا، در ادامه دوازده نفر از شهدای شهرستان بهبهان در سالهای نهضت اسلامی معرفی میشوند.
شهدای انقلاب اسلامی شهرستان بهبهان:
یکی از برنامههای مهم هیأت مرآتالشهدا از سال 1377 تاکنون، دیدار هفتگی با خانواده معظم شهداست و گاهی هم شهید احسان فتحی با ما در این برنامه همراه میشد.
از همان ابتدای تأسیس هیأت هم، ما یک رسمی برای خودمان گذاشتیم که وقتی به منزل شهید میرویم نام دوستانی که همراهمان میآیند را به عنوان یادگار در دفتری که برای این کار اختصاص دادهایم، ثبت میکنیم؛ مثلاً چه کسانی آمدهاند؟ کی زیارت عاشورا خوانده؟ چه کسی مصاحبه گرفته؟ از خانواده شهید کی حاضر بوده؟ ساعت شروع و خاتمه مراسم چه وقت بوده است؟ و ...
16 آذر 1394 وقتی خبر شهادت احسان را شنیدیم، هر یک از بچههای هیأت دنبال این بود که اگر خاطرهای از او به یاد دارد را در اولین برنامۀ هفتگیمان که در تاریخ 20 آذر برگزار میشد، تعریف کند. اولین چیزی که به ذهن من آمد این بود که به دفتر یاد شده رجوع کنم تا ببینم آخرین باری که احسان همراه ما منزل شهید آمد، چه موقع بوده است؟
هنگامی که به دفتر نگاه کردم و فهرست اسامی را دیدم، چیزی به چشمم خورد که مرا شوکه کرد. گفتم شاید اشتباهی صورت گرفته باشد.
شهید احسان فتحی در جمع هیئت مرآتالشهدا شهرستان بهبهان، 22 آبان 1394
در هشت سال حماسه و دفاع غرورآفرین، قاسمهایی در کربلای ایران سر برآوردند که درس بزرگی به بشریت دادند. سربازانی از جنس بهشت، غیور مردان عرصه پیکار که از جذابیتهای دنیوی گذشتند و با احساس مسئولیت در برابر هویت و فرهنگ خود، دفاع و مقاومت را با هر سن و سال به جهانیان آموختند، درس آزادگی و غیرت را که از عاشورا آموخته بودند مشق کردند و قاسموار پا به میدان گذاشتند و حماسههایی آفریدند جاویدان.
در جستجوی این گنج عظیم، به رزمنده نوجوانی میرسیم که در اوج شور و شوق بازیهای کودکانهاش، بازی جنگ و دفاع را به تمام بازیها ارجحیت داده و او کسی نیست جز «شهید منوچهر طیبیزادیان،کوچکترین رزمنده شهید دفاع مقدس شهرستان بهبهان»، نوجوانی با 14 سال و 3 ماه و 27 روز سن اهل شهر تشان از توابع شهرستان بهبهان از دیار شیرمردان استان خوزستان.
اینجا مقتل یاران خمینی است. اینجا شهادتگاه مجید آبرومند، خداداد اندامی، عبدالخالق اولادی، عبدالعلی بهروزی، حمدالله شمائلی و سعید موسویون در جزیره مجنون جنوبی است.
ظهر روز دهم فروردین 1363 سفیر شهادت آمد در پای سفره ناهار و تعدادی از دلسوختگان را به آن سوی دنیا بُرد. خوب که توجه کنی پوتینهایی که دیگر در پای صاحبانش نرفت را میبینی. چندتا پوتین است؟! صاحبان آن پوتینها الان کجا هستند؟!
چه کسی میدانست که این نقطه، نقطه رهایی از عالم خاکی است؟! چه کسی میدانست که در ظهری خونین مقرر شده که مجید، خداداد، عبدالخالق، عبدالعلی، حمداله و سعید از این عالم خاکی میپرند و به افلاک میرسند؟! چه کسی میدانست آن فردی که این عکس را گرفته نیز روزی به همان یاران خواهد رسید؟!
این عکس را سردار شهید حبیبالله شمایلی از مقتل برادر و دیگر دوستانش گرفت و دو سال بعد خود نیز به آنان پیوست.
راستی وقتی شهید حبیبالله از دریچه دوربین اینجا را نگاه میکرد، چه منظرهای میدید؟!
تصویری که میبینید، یک آمبولانس قدیمی است که اگر چه سرویس مدرسه نیست اما تمام مسافران آن، بچههای مدرسهای هستند. دانشآموزان «مدرسه راهنمایی شهید پیروز» که روز قبل ، در آتش خشم دیوانهای بدصفت، سوختند و بقایای پاره پارهشان، با این آمبولانس، در حال انتقال از غسالخانه به گلزار شهدا است.
روز چهارشنبه، مورخۀ 4 آبانماه 1362 ساعت 17:10 دقیقه عصر، مدرسۀ راهنمایی «شهید حمداله پیروز»، واقع در شهرستان «بهبهان» مورد اصابت یک فروند موشک شلیک شده از سوی ارتش بعث عراق قرار گرفت و در این جنایت تاریخی، 69 دانشآموز، 4 معلم و 1 خدمتگزار (جمعاً 74 نفر) به شهادت رسیدند.
در چهلمین سالگشت این فاجعه، یاد و خاطره شهدای آن را گرامی میداریم . روحمان با یادشان شاد.
روز چهارشنبه، مورخۀ 4 آبانماه 1362 ساعت 17:10 دقیقه عصر، مدرسۀ راهنمایی «شهید حمداله پیروز»، واقع در شهرستان «بهبهان» مورد اصابت یک فروند موشک شلیک شده از سوی ارتش بعث عراق قرار گرفت و به خاک و خون کشیده شد.
برای مشاهده تصویر در ابعاد اصلی، اینجا کلیک کنید
در این جنایت تاریخی، از جمع 325 دانشآموز و 15 معلم، مدیر، معاون و خدمتگزار؛ 69 دانشآموز، 4 معلم و 1 خدمتگزار (جمعاً 74 نفر) به شهادت رسیده و بیش از 130 دانشآموز و 11 معلم مجروح شدند.
در چهلمین سالگشت این فاجعه، یاد و خاطره شهدای آن را گرامی میداریم. روحمان با یادشان شاد و لعن و نفرین ابدی بر صدام و صدامیان و تمامی فراعنۀ تاریخ که اریکه سلطنت خود را بر خون پاکان و آزادگان بنا میکنند، غافل از آنکه «خون»، برای تختِ طاغوتها، تیزابی است که هیچ چارهای ندارد. بنگرید که صدام و دودمانش، امروز در کدامین کنجِ تاریخ ایستادهاند.